1941ـ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ (رض): أَنَّ رَجُلاً أَتَى النَّبِيَّ (ص) فَقَالَ: أَخِي يَشْتَكِي بَطْنَهُ، فَقَالَ: «اسْقِهِ عَسَلاً». ثُمَّ أَتَى الثَّانِيَةَ فَقَالَ: «اسْقِهِ عَسَلاً». ثُمَّ أَتَاهُ الثَّالِثَةَ فَقَالَ: «اسْقِهِ عَسَلاً». ثُمَّ أَتَاهُ فَقَالَ: قَدْ فَعَلْتُ. فَقَالَ: «صَدَقَ اللَّهُ، وَكَذَبَ بَطْنُ أَخِيكَ، اسْقِهِ عَسَلاً». فَسَقَاهُ فَبَرَأَ. (بخارى:5684)
ترجمه: ابوسعيد (رض) مي گويد: مردي نزد نبي اكرم (ص) آمد وگفت: برادرم, شكم درد و اسهال است. رسول خدا (ص) فرمود: «به او عسل بده». دوباره آمد. باز هم آن حضرت (ص) فرمود: «به او عسل بده». براي سومين بار آمد. باز هم رسول خدا (ص) فرمود: «به او عسل بده». آن مرد، بار ديگر آمد وگفت: به او عسل دادم (ولي شفا نيافت). پيامبر اكرم (ص) فرمود: «خداوند راست گفته وشكم برادرت، دروغ گفته است (صلاحيت خوب شدن ندارد). به او عسل بده». اين بار، به او عسل داد و شفا يافت».
Присоединяйтесь к ОК, чтобы посмотреть больше фото, видео и найти новых друзей.
Нет комментариев